حشریت ریده ب بشریت....




 

تو پارک بود با دوستاش

 به اطراف نگا کرد

نگاش از یه چیزی رد شد

ولی سریع برگشت

پسر بود با لبای صورتی

یه غریبه با رژ پاک شده

دست پسر بود رو کمر غریبه

دست غریبه بود رو شونه پسر

یه قدم رفت عقب با چشم پر شده از اشک

هیشکی نفهمید

قدم دوم اشکاش ریخت

قدم سوم دوستاش می پرسن چیشده

قدم چهارم از جوب رد شد

 قدم پنجم صدای ماشین از پشت میومد

قدم ششم نگاه پسر افتاد بش

قدم هفتم  دست پسر با تعجب از کمر غریبه افتاد

قدم هشتمپسر دوید طرفش

قدم نهم صدای مواظب باش پسر

وقدم دهم بوف یه چیزی خورد بهش....

 

یه ملق رو هوا.....

سره خورده به جدول ....

صدای جیغ دوستاش .....

صدای غلط کردمای پسر.....

 

صدای امبولانس

. نور مهتابی....

صدای چرخ برانکارد....

التماس های پسر...

صدای جیغ دستگاه ....

 

ملافه سفید.......

چشای بسته ....

لباس مشکی مادر ....

وجود خالی دختر....

کمرشکسته پدر...

 

پشیمونی پسر

ولی....

برنگشتن دختر.....

اینه که میگن

حشریت ..... ریده به بشریت



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





.دختر بی اعصاب |